برج دختر شهر استانبول، یک مکان پر از قصه و داستان
سفر به استانبول یکی از هیجان انگیز ترین تجربه های شما در زندگی است. استانبول شهر مرزی میان اروپاییان و آسیایی ها است. در این شهر بسیار زیبا انواع مراکز خرید بزرگ و برند های متفاوت، دیدنی های جذاب و تفریحات آبی و غیر آبی و اماکن باستانی فراوانی دارد. خیلی از افراد برنامه سفر خود را طبق تفریحات می چینند و برخی دیگر فقط به مراکز خرید و بازار های شهر استانبول مراجعه می کنند. اما عده ای هم هستند که علاقه مند به دیدنی های باستانی و تاریخی این شهر هستند. این مقاله فقط برای علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ نیست بلکه مطمئنا همه از این مکان دیدنی لذت خواهند برد. برج دختر یکی از معروف ترین و محبوب ترین دیدنی های شهر استانبول است که بخاطر داستان ها و روایت های ناتمامش بسیار مشهور است. در ادامه این مقاله تورمس به معرفی این برج می پردازیم.
معرفی برج دختر در شهر استانبول
برج دختر استانبول که داستان های زیادی دارد و اسامی زیادی هم دارد، در سال 1110 شروع به ساخت شد. یک ساختمان کوچک در دل تنگه بسفر. این برج در قسمت سالاجاک واقع در دریای مرمره در جزیره ای به وجود آمد. روی برج بر روی لوحی از جنس مرمر توسط خطاط بزرگ سلطان محمد دوم نوشته ای بسیار زیبا دیده می شود. در دوران بیزانس از این جزیره بعنوان ایستگاه گمرک استفاده می شد اما در زمان عثمانی مکانی برای تبعید و یا قرنطینه بوده است.
سرانجام بعد از گذشت چندین سال در سال 2000 این بنا بازسازی شد و تبدیل به یک رستوران بزرگ شد. اگر در منطقه اورتاکوی و یا سالاجاک می توانند با قایق به برج دختر برسند و از آن دیدن کنند.
قبل از بازسازی شدن به دلیل فرو ریختن به سمت اروپایی مسئولین به فکر نوساز کردن آن افتادند. اگر به طبقه آخر بروید می توانید آواره های ریخته بر کف دریا را مشاهده کنید.
در تمام این مدت این برج به اسم های آرکلا به معنی برج کوچک، برج گوساله و برج لئاندروس معروف بود، تا اینکه سر انجام به نام برج دختر شناخته شد. جالب است بدانید که زمانی مردم محلی آن را یک فانوس دریایی می دانستند. اما هم اکنون از این برج بعنوان موزه و رستوران استفاده می کنند.
تک اتاق برج گنبدی سنگی است که به دلیل طراحی نور پردازی بسیار عالی، نمای فوق العاده ای در شب دارد. در مرکز این اتاقک یک میله وجود دارد که با احتساب این میله، ارتفاع کل برج 23 متر است.
روایت های ناتمام از برج دختر استانبول
همانطور که در پیش تر گفتیم، برج دختر به دلیل موقعیتی که داشته و بارها تغیر کاربری داده، قصه ها و روایت های ناتمامی درباره اش وجود دارد. افسانه هایی که خوب است قبل از رفتن چند تا از آن ها را بدانید.
داستان هیرو لیندر :
یکی از قصه های به جا مانده از برج دختر، داستان هیرو لندر است. قضیه از این قرار است که یک دختر پارسا و دانا و البته بسیار زیبا به نام هیرو به خاطر پارسایی و نیکویی اش سوگند می خورد که تا پایان عمر از همه چیز و همه کس دور باشد. روزی مردی به لیندر با قایق خودش از کنار برج عبور می کند و صدای دختر را می شنود و متوجه حضورش می شود. لیندر که عاشق و دلباخته صدای هیرو بود هرشب از دریاچه عبور می کند تا بتواند حداقل یک بار به طور اتفاقی دخترک را ببیند. بعد از گذشت مدتی هیرو به لیندر علاقه مند می شود. یک شب طبق عادت همیشه، لیندر برای دیدن هیرو به دل دریا می زند و شنا می کند.
هیرو که منتظر لیندر بوده فانوسی را روشن می کند تا لیندر بتواند راه خود را پیدا کند. اما هوای آن شب بسیار طوفانی می شود. به دلیل باد های بی امان فانوس خاموش می شود و لیندر راه را گم می کند. صبح هیرو از خواب بیدار می شود و نگران به سمت بیرون نگاهی می اندازد. متوجه می شود که جسم بی جان لیندر درست جلوی خانه اش افتاده. او از این اتفاق تاب نمی آورد و خود را به پایین برج می اندازد و می رود پیش لیندر.
قصه دلاوری به نام بطال :
یک داستان که حتی در کتب تاریخی هم قصه اش مستند است، داستانی درباره مردی پهلوان و دلاور به نام بطال است. در قرن هشتم میلادی شخصی نیکو سرشت و قهرمان و عرب تبار به نام بطال که تاثیر زیادی بر تاریخ گذاشته است. در زمان عثمان ها وقتی دولت عثمانی فصد داشت سرزمین گشایی کند، قسمت های زیادی از امپراتوری روم شرقی را در بر گرفت. شهرت شخصی قهرمان به نام بطال توجه امپراتوری را به خود جلب کرد. امپراتور که از نام وی می ترسید، دخترش را برجی فرستاد. بطال که بسیار شیفته دختر امپراتور بوده است به سمت برج می ورد و دختر را سوار بر اسب می برد و از منطقه بسفر دور می شود.
افسانه شاهزاده و مار :
داستان شاهزاده و مار یک داستان تراژدی و عاشقانه است. یکی از پادشاه های قسطنطنیه دختری پاکدامن و بسیار زیبا داشت و که میان دیگر فرزندانش، او بسیار محبوب تر بود. روزی روزگاری یکی از پیش گویان کاخ به پادشاه خبر می دهد که شاهزاده خانم در سن 18 سالگی به دلیل گزش مار از دنیا می رود. پادشاه هم دستور داد در حوالی بسفر برجی بسازند تا شاهزاده از مار در امان باشد. در سالروز تولد 18 سالگی شاهزاده، پادشاه به سراغ دخترش می رود و به او سبدی میوه هدیه می دهد. ناگهان از سبد مار بزرگی بیرون می آید و شاهزاده را نیش می زند. شاهزاده خانم در مقابل چشمان پدرش جانش را از دست می دهد.
رستوران در برج دختر استانبول
یکی از امکانات امروزه برج دختر وجود رستورانی رو به تنگه بسفر است که امروزه یکی از محبوب ترین مقاصد گردشگری است. شما می توانید در این رستوران سه وعده غذایی صبحانه و ناهار و شام را میل کنید و لذت ببرید. زمان صرف صبحانه در برج دختر از ساعت 9 صبح تا ساعت 13 ظهر است. زمان صرف ناهار از ساعت 13 تا ساعت 18 عصر است. همچنین وعده شام از ساعت 20 شب تا ساعت 1 بامداد سرو می شود.
ظرفیت رستوران برج دختر حدود 220 نفر است و شما می توانید انواع منو های بین الملل، ترکی و یا اروپایی را در دست داشته باشید. می توانید پس از گشت و گذار و کلی تفریح یکی از بهترین و خوشمزه ترین وعده های غذایی خود را امتحان کنید.
اطلاعاتی درباره بازدید از برج دختر استانبول
خوب است بدانید که برج دختر در قسمت آسیایی محله اسکودار واقع شده و برای رفتن به این برج بایستی از اسکله استفاده کرده و سوار قایق شوید. هزینه قایق سواری تا برج کاملا رایگان هستند و از ساعت 9 صبح تا ساعت 9 شب آماده خدمت رسانی اند.
برج دختر استانبول در روز های شنبه و یک شنبه از ساعت 10 صبح تا ساعت 19 و همچنین در تایم دوم از ساعت 20 شب تا ساعت 12 شب قابل بازدید است. همچنین در روز های دیگر هفته از ساعت 9 صبح تا 19 عصر می توانید از این برج بازدید کنید.
آدرس برج دختر استانبول :
بخش آسیایی استانبول، منطقه اسکودار، محله سالگاک
برج دختر استانبول یکی از زیبا ترین بناهای کشور ترکیه است. پیشنهاد می شود از این بنای تاریخی حتما دیدن کنید. علاوه بر فضای بسیار زیبا و دریای نیلگون و فضایی سر سبز، مسیری بسیار شگفت انگیز دارد. برای بازدید از برج دختر می توانید به طور رایگان از قایق ها استفاده کنید و برج برسید. امیدواریم که از بازدید این برج زیبا و پر رمز و راز لذت ببرید.
در نهایت شما می توانید برای مشاهده این مکان دیدنی و زیبا تور استانبول را با بهترین قیمت تهیه و از آن نهایت لذت را ببرید.